Username:   Password:        Lost Password?  |  Register

FAQs

Question

چرا با وجود اینکه امام زمان ع به آخرین نائب خود اعلام نموده هرکس در زمان غیبت کبری مدعی رویت ایشان شود دروغگوست اما برخی افراد
حتی بعضی از بزرگان دین تلویحا مدعی رویت و حتی ملاقات با آن حضرت شده یا می شوند؟

Answer

حق این است که نمی توان امکان دیدار را در دوران غیبت به طور مطلق نفی کرد و شواهدی نیز به راستی و صدق در مواردی وجود دارد و افراد برجسته و خوش نام و مورد وثوق چون ابراهیم مهزیار، علامه حلی ، سید ابن طاووس، علامه بحرالعلوم ، مجلسی اول و .... آن پرده نشین دور از نظر را زیارت کرده اند؛ لیکن روش و ادب آنان این بوده که خبر دیدارها را شایع نکنند و جز برای یاران خاص خود بازگو نفرمایند. آن ها از خواص و دوستان خود نیز تعهد می گرفتند که تا پایان حیات آنان نقل نکنند و اگر خواستند و لزوم داشت ، پس از مرگشان ، آن هم برای اتمام حجت به مردمان بیان کنند.
البته این به جز موارد استثنایی است که بهرهای اعتقادی و اخلاقی بر آن داستانها مترتب می شده است و خود دیدار کنندگان آن را بازگو فرموده اند.
گفتنی است که روش بزرگان دین چنین بوده است که امتیازات دینی و معنوی نباید وسیله ای برای کسب دنیا و ابزاری برای پیشرفت زندگی مادی گردد و شایسته نیست آن ها را پلکان ترقی مادی و زندگی دنیوی خود ساخت.
در روزگار ما شنیده می شود افرادی مجهول الحال ، عده ای از مردم ( به ویژه گاه بانوان کم اطلاع) را به عنوان این که با آن حضرت رابطه ی مستقیم دارند، گرد آورده مطالبی بی سند موثق نقل می کنند و با این وسیله جلسات خود را پر رونق می کنند و بهره ی مادی می برند؛ لیکن هرگز خود را در معرض بحث و گفتگو و استدلال قرار نمی دهند و راه هر گونه تحقیق و بررسی را به روی اهل دقت می بندند. نیز نویسندگانی چنان شرف یابی به آستانه قدس امام زمان علیه السلام را سبک و سهل و بی مقدار می شمرند که گویا آن حضرت بلند آستان چشم به راه است تا در برابر یک جمله زیارت و دو رکعت نماز ، برای هر بی سر و پا خود را نشان دهد و یا هدایا تقدیم کند!!
ما خود بزرگانی را دیده ایم که بیش تر عمر پربرکت خود را طریق نشر اعتقادات اهل بیت علیه السلام و نشر نام امام زمان علیه السلام صرف کرده اند ؛ اما هرگز سخنی به زبان نرانده اند و اظهار نفرمودند که بر دیداری اشاره کند؛ بلکه تنها دوستان و آشنایان خود را بر معرفت امام و کوشش در شناساندن حضرت اوو خدمت گذاری به آستان بلندش تشویق کرده اند. یکی از شواهد ما بر نحوه ی رفتار و ادب دانشمندان در دیدار حضرت مهدی علیه السلام خاطره ای است که سید مهدی طباطبایی بحرالعلوم با میرزای قمی دارد:ملا زین العابدین سلماسی – که از شاگردان بحرالعلوم است- گوید:
« میرزای قمی پس از زیارت بیت الله الحرام و ائمه ی عراق، در درس سید بحرالعلوم حاضر شد. پس از رفتن شاگردان، از سید در خواست کرد: از نعمت های معنوی بی شماری که به دست آورده اید ، چیزی به ما تصدق کنید.
سید بدون درنگ فرمود: شب گذشته یا دو شب پیش ( تردید از راوی است) ، برای ادای نافله شب ، به مسجد کوفه رفته بودم. قصد داشتم در اول صبح به سوی نجف برگردم . از مسجد بیرون آمدم . در دل خود برای رفتن به مسجد سهله شوقی احساس کردم ؛ لیکن فکر خود را از رفتن منصرف کردم؛ زیرا نگران تعطیل شدن درس بودم . اشتیاق پیوسته زیاد می شد و میل قلبی فراوان می گردید.
در آن حال – که مردد بودم – باد تندی وزید و غباری برخاست و مرا به آن سوی حرکت داد. چیزی نگذشت که خود را بر در مسجد سهل دیدم . وارد مسجد شدم. کسی در آن جا نبود. تنها شخص بزرگواری مناجات می کرد. کلماتی بر زبان می راند که دل را آرام و چشم را گریان می کرد . حالم دگرگون و دلم کنده شد. اشکم جاری گشت . آن کلمات را هرگز نشنیده بودم. دانستم که آن نجوا کننده خود انشا می کند؛ نه این که از محفوظات خود بخواند.
بر جای ایستادم و گوش فرادادم . لذت فراوانی بردم. آن بزرگوار از راز و نیاز فراغت یافت . به سوی من نظر کرده و فرمود: مهدی! بیا .
چند گاهی پیش رفتم و ایستادم. امر فرمود که پیش روم . دوباره اندکی جلوتر رفتم و ایستادم. باز فرمود که پیش روم و افزود: ادب در فرانبرداری است. پس از لحظاتی ، پیش رفتم تا دستم به آن بزرگوار رسید. آن گاه سخنی فرمود.»
در این جا ملا زین العابدین سلماسی می گوید:
« چون سخن به این جا رسید ، سید دست از رشته ی سخن کشید و به پاسخ سوال علمی ای که میرزا پیش تر پرسیده بود پرداخت . میرزا پرسید که آن سخن چه بود؟ سید با دست اشاره کرد که: از اسرار پنهان است.»
این چنین است ادب دانشمندان ما در نگه داری اسرار دیدار. آن ها تنها به اندازه ای اتمام حجت برای مردم می گویند.
می بینیم که بزرگان و دانشمندان و اخیار و اوتاد چه بسا خدمت آن حضرت تشرف حاصل کرده اند؛ اما به سختی آن را برای دیگران بازگو کرده اند. البته سوز و گداز آنان نشانگر این بوده که عنایتی به آنان شده است ؛ اما به گونه ای رفتار کردها ند که باب سوء استفاده و تقویت اوهام و خیالات برای افراد پیش نیاید.

  • Submitted by
  • Answered by